عکس هایی از اوج بد حجابی
برچسب ها :
تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان پایگاه مقاومت جنگ نرم یک بسیجی عاشق و آدرس movahed-danesh.LoXBlog.com لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.
| |
نام : | |
وب : | |
پیام : | |
2+2=: | |
(Refresh) |
<-PollName->
<-PollItems->
خبرنامه وب سایت:
آمار
وب سایت:
بازدید دیروز : 205
بازدید هفته : 969
بازدید ماه : 1544
بازدید کل : 106748
تعداد مطالب : 735
تعداد نظرات : 2
تعداد آنلاین : 1
براي بي حجابي، دلايل بسياري را مي توان برشمرد. اين عوامل را در يك تقسيم بندي كلي مي توان به عوامل رواني، فرهنگي، اجتماعي و سياسي تقسيم كرد كه ما در ادامه به برخي عوامل رواني و فرهنگي بروز اين معضل خواهيم پرداخت:
عوامل رواني، به زمينه هاي زيستي و خواسته هاي طبيعي فرد گفته مي شود كه معمولاً ميان افراد مشترك است. از جمله زمينه هاي بيولوژيكي مرتبط با مقوله پوشش مي توان از ميل به خودنمايي، تبرّج، تزيين، تجمل، خودآرايي، تمايل شديد به جلب توجه ديگران به ويژه در دوره جواني، به رخ كشيدن زيبايي ها، ميل به برانگيختن احساسات مثبت ديگران، كسب آرامش و امنيت در پرتو تحسين و تمجيد ديگران، لذت جويي، ميل به تظاهرات جنسي و جلب جنس مخالف، نياز به ابراز وجود و متمايز نشان دادن خود و اميال مشابه نام برد. براين اساس عوامل رواني موثر در پدیده بي حجابي را مي توان چنين برشمرد:
احساسگرايي خام
برخي نظريه هاي روان شناختي انحراف، انحراف ها و كج روي هاي افراد به ويژه جوانان را ناشي از اراده و تصميم آگاهانه به هنجارشكني، ميل به برانگيختن واكنش هاي جمعي، پشت پا زدن به سنت هاي اجتماعي يا تلاش براي جاي گزيني ارزش هاي فرهنگي نمي دانند، بلكه بيشتر نشانه احساس گرايي خام، هواخواهي، خودنمايي، لذت جويي و امثال آن مي دانند.
انسان موقعیت طلب است و همواره می خواهد در میان مردم از جایگاهی خاص و در خور توجه برخوردار باشد. بعضی از افراد با تحصیل علم و دانش و کسب فصائل اخلاقی و معنوی و یا اجتماعی، جایگاهی بدست می آورند و برخی از افراد که فاقد این ارزش ها هستند با نمایش زیبایی ها و جاذبه های طبیعی و ساختگی زنانه خود و بی حجابی سعی در جلب توجه دیگران می کنند تا به کمبودهای عاطفی و یا اجتماعی خود پاسخ دهند که این روش پیامدهای ناگواری برای هم خود فرد و هم جامعه به دنبال خواهد داشت؛ لذا اگر انسانها، این امیال نفسانی را با تعقل مدیریت و کنترل نکنند و صرفا از روی احساس به آنها پاسخ دهند، نتیجه این احساسگرایی خام چیزی جز تزریق اضطراب و نگرانی و پریشانی روح و روان به جامعه نخواهد بود و قطعا این روش منجر به رشد مفاسد و انحرافات اجتماعی خواهد شد.
واقعیت این است که بدحجابی قبل از ایجاد آسیب های اجتماعی، آسیب دینی و اعتقادی در پی دارد، اما بزرگترین آسیب اجتماعی آن، سلب آزادی روانی عموم زنان و مردان جامعه می باشد.
اختلال شخصيت نمايشي
يكي از نظريه هاي روان شناختي انحراف، نظريه موسوم به «اختلال شخصيت نمايشي» است. افراد مبتلا به اين بيماري خواهان جلب توجه ديگران نسبت به خود هستند. آنان معمولاً مبتكر، نمايش گر، سرزنده و اغواگرند. مهم ترين ويژگي مبتلايان به اين اختلال، تمايل شديد به خودنمايي و جلب توجه است و براي تأمين اين هدف، به كارهاي غير عادي از جمله پوشيدن لباس هاي عجيب و جذاب، آرايش هاي تند و نامتعارف و ژست هاي نمايشي خاص دست مي زنند.
عواطف اين افراد به شدت نمايشي و اغراق آميز است. آنها شيفته مدهاي جديد بوده و علاقه مندند تغييرهاي جديد را تجربه كنند، بي آن كه واقعاً به اين تغييرها نيازي داشته باشند. بر اساس اين نظريه، دوشيزگان و بانوان جواني كه پياپي و در راستاي ارضاي تمايل سيريناپذير خود به نوگرايي و تنوع خواهي، به استقبال الگوهاي نورس مي روند و مايلند همواره خود را در قالب فرم ها و نقاب هاي جديد عرضه كنند، دچار اختلال شخصيتي هستند.
عوامل فرهنگي
عوامل فرهنگی یکی از مهم ترین و موثرترین راههای رشد و گسترش بدحجابي در كشور ايران بوده است. در تمام جوامع، وقتي كه بخواهند يك ناهنجاري بوجود بياورند، اول قدمي كه برداشته مي شود با رویکرد فرهنگي است؛ چرا که از طریق جنگ نظامی و سخت نمي توان فرهنگي را بر مردم يك كشور غالب كرد مگر اينكه واقعاً در جنگ پيروز و ساكن آن منطقه يا كشور شوند و بعد با رويكرد فرهنگي و عوامل ديگر فرهنگ آن كشور را عوض كنند. حال مسأله بدحجابي هم از جمله چيزهايي است كه با جنگ سخت نمي شود آن را بوجود آورد،پس به ناچار بايد با همان عامل فرهنگي وارد عمل شوند و بي حجابي يا بدحجابي را به مردم كشور تحميل كنند.
بی حجابی نتیجه فقر فرهنگ دینی است؛ کسی که از این فرهنگ غنی دور است و نسبت به آن دانسته و ندانسته جهل می ورزد یا التزام عملی به باید های دینی از جمله حجاب ندارد، نمی تواند به راحتی تن به پذیرش آن دهد. شواهد موجود نشان مي دهد که بيشتر افراد بدحجاب و بي حجاب، خواسته يا ناخواسته، به فرهنگ ها، نظام هاي بينشي و گرايشي و الگوهايي دل بسته اند که با فرهنگ و ارزش ها و قواعد مسلط و جامعه اسلامي تعارض دارند.
بحران هاي هويتي
برخي تحليل گران فرهنگي بر اين باورند كه جامعه ما مسخر سه جريان مختلط فرهنگ ايراني، اسلامي و غربي است كه در عرصه هاي مختلف با نسبت هاي تركيبي متفاوت حضور دارند و خودنمايي مي كنند. در سال هاي اوليه پس از پيروزي انقلاب، هر چند بعد اسلامي فرهنگ، گسترش و چيرگي در خور توجهي يافت، به مرور زمان و تحت تأثير برخي رخ دادها، دو لايه به حاشيه رانده شده دوباره به صحنه آمدند و در قالب هاي ديگري بازتوليد شدند.
دوران حاکمیت جریان تکنوکررات (دوران موسوم به سازندگی) یکی از مهم ترین دوران هایی بوده است که منجر به تغییرات فرهنگی عمیق در کشور شد. با نگاهی به مجموعه سیاست های تکنوکرات دولت سازندگی از یک سو و از سویی دیگر نگاه جامعه شناسانه به حجاب پی خواهیم برد که حجاب یک نمونه از قربانیان سیاست های تکنوکراتی در کشور است.
کنت پولاک در کتاب پازل فارسی اینگونه سیاست های سازندگی را شرح می دهد که: «عمل گرایان بنا به فطرت خود چندان روی مسائل اسلام و انقلاب متمرکز نیستند. جهت اصلی آنان ادامه سیاستی بود که تصور می کردند اجرای آن برای ایران نتایج خوب تکنولوژیک و فن سالارانه به بار می آورد و در این مسیر، توجهی به مذهب یا خلوص مذهبی سیاست هایشان نداشتند.»
برای اثبات این ادعا خوب است به مجموعه آمارهایی که دکتر فرامرز رفیع پور در کتاب «توسعه و تضاد» بخش تغییرات در نظام اجتماعی ایران بعد از جنگ آورده است توجه کنیم. ایشان نتیجه تحقیقات خود را که محصول یک نظرسنجی کاملا تخصصی جامعه شناسی بوده است که در آن حتی مصاحبه کنندگان نیز افراد متخصصی بودند چنین ذکر می کنند: ۸۶.۲ درصد از پاسخگویان معتقد بودند که در سال ۶۵ عدم رعایت حجاب از نظر مردم عیب بوده است و این بدان معناست که در آن زمان یک کنترل درونی در مورد ارزش های انقلابی- مذهبی وجود داشت و قبح آن نریخته بود و مسئولین مجبور نبودند با فشار، اجبار و توبیخ اکثریت خانم ها را به رعایت حجاب وادارند و جالب آنکه این آمار برای سال ۷۱ به ۴۱.۵ درصد می رسد. همچنین ۸۱.۸ درصد از پاسخگویان معتقد بودند که مردم در سال ۱۳۶۵ به خانم های چادری احترام می گذاشتند در حالی که این رقم برای سال ۱۳۷۱ به ۳۶.۸ درصد می رسد.
برداشت محدوديتآفرين از حجاب
يكي از برداشت هايي كه شايد بيش از ديگر تلقي هاي ياد شده، مورد استناد منتقدان قرار گرفته، جنبه محدودسازي و مانع تراشي حجاب در فرآيند فعاليت هاي اجتماعي است. ترديدي نيست كه حجاب به ويژه شكل كامل آن؛ يعني چادر، محدوديت هايي را براي انجام برخي فعاليت ها بر زن تحميل مي كند، ولي اين محدوديت چندان بازدارنده نيست و با توجه به آثار مهم مترتب بر حجاب، پذيرش اين نوع محدوديت ها، توجيه پذير خواهد بود.
يوني ويكن در بيان ديدگاه برخي از انديشمندان غرب نسبت به حجاب مي نويسد:
حجاب به خاطر محدوديت هايي كه بر سر راه فعاليت ها و استقلال زنان ايجاد مي كند، ذاتاً سركوب گر و در نتيجه، ظالمانه است.استاد مطهري در پاسخ به اين گونه شبهه ها مي نويسد:
اگر زن مرض نداشته باشد و نخواهد لخت بيرون بيايد، پوشيدن يك لباس ساده كه تمام بدن و سر جز چهره و دو دست تا مچ را بپوشاند، مانع هيچ فعاليت بيروني نخواهد بود، بلكه بر عكس، تبرّج و خودنمايي و پوشيدن لباس هاي تنگ و مدهاي رنگارنگ است كه زن را به صورت موجودي مهمل و غير فعال درمي آورد كه بايد تمام وقتش را مصروف حفظ پوزيسيون خود كند.
چرخشهاي هنجاري جامعه
برخي جامعه شناسان، كاهش انگيزه التزام عملي به رعايت حجاب شرعي و افزايش آمار بدحجابان و بي حجابان را ناشي از روي دادن برخي تحولات اساسي در نظام هنجاري جامعه مي دانند، چرا که در اثر چرخش های هنجاری جامعه که منجر به بي مهري، سركوب اجتماعي و عكس العمل هاي پرخاش گرانه به دارندگان نمادهاي مذهبي می شود، در واقع نياز به احترام و عزت نفس افراد خدشه دار مي شود و آنها در پي كسب احترام، خود را با فشار هنجاري تطبيق داده، حجاب و ديگر سمبل هاي مذهبي را كنار مي گذارند.
بيتوجهي به پيآمدهاي منفي بيحجابي
توجه نكردن به آثار و كاركردهاي فردي و اجتماعي حجاب و كاركردهاي منفي رعايت نكردن آن، نقش بسيار مهمي در سرپيچي از آن دارد. منتسكيو در تحليلي كاركردگرايانه مي نويسد: از دست رفتن عفت زنان به قدري تأثيرات بد دارد و به اندازه اي نواقص و معايب توليد مي كند و طوري روح مردم را فاسد مي نمايد كه اگر كشوري دچار آن گردد و اين اصل مهم از بين برود، بدبختي هاي زيادي از آن ناشي مي گردد، به خصوص در حكومت دموكراسي، از دست رفتن عفت، بزرگ ترين بدبختي ها و مفاسد را باعث مي شود تا جايي كه اساس حكومت را از بين خواهد برد. به اين جهت، قانون گذاران خوب، عفت را توصيه و از زنان توقع وقار در اخلاق را دارند.
همچنین دکتر« نوال سعداوی»، فمنيست مصري معتقد است؛«آرایش» یکی از بزرگترین سندهای بردگی زنان امروز است.او مي گويد؛ «من حجاب زن را با حجاب ذهن، حجاب جهانی و حجاب سیاسی مرتبط میدانم و معتقد استکه ما در دنیا همچنان در یک نظام بردهداری پسامدرن زندگی میکنیم «زنان در نظام سرمايه داري به دام افتادهاند. از زنان به منزله تن و کالا استفاده میشود. در نظام سرمایهداری در بازار آزاد، زنان به کالای جنسی و «تنهای بدون سر» تبدیل میشوند.»
انسان، زیباپسند است، گرایش به انواع زیبایی ها مانند زیبا پوشیدن، زیبا سخن گفتن و خود را آراستن، از فطرت انسان سرچشمه می گیرد. در این میان، آنچه اهمیت بیشتری دارد، نگه داشتن حریم ها و خارج نشدن از اعتدال …
در تاریخ معاصر ایران در میان زنان سرشناس و صاحب نام از زنی نام برده شده که قبل از دوران اجباری کشف حجاب ، پوشش خود را رسماً برداشته است.
زرین تاج ملقب به طاهره و قره العین، زنی است که در دوران ناصرالدین شاه به صورت علنی و رسمی کشف حجاب کرد.
منبع :
استفاده از جذابیت جنسی جزئی از اصول تبلیغاتی و جذب مشتری در ارزشهای موجود جهانی است. خریدار، هم میتواند زن باشد و هم مرد؛ اما به صورت کلی زنان در اولویت تبلیغات قرار دارند و سعی میشود از جذابیت جنسی زنان فروشنده برای فروش بیشتر استفاده شود.
به گزارش پایگاه خبری انصارحزب الله، مدیرمسئول هفتهنامه یالثارات الحسین(ع) در سرمقاله هفتهنامه یالثارات نوشت:
«آیـا بـه دنبـال بـازگـرداندن فرهـنـگ و روش دوران جاهلیت هستند؟!»۱
«کسانی که به احکام الهی حکم نکنند(و تن ندهند) کافرانند ... ظالم و ستمکار و تجاوزگرند ... از حدود انسانی و الهی خارج شده و فاسقانند.»۲
یکی از ویژگیهای بارز سکولاریسم، عرفی کردن و فروکاستن احکام دین به نفع مدرنیته و به عبارت دیگر عقب راندن دین از حوزههای زندگی بشر به نفع هوا و هوس و تمایلات شیطانی و کفرآمیز است.
از این مقال، سخن مشخصاً در حوزه عفت و حیا و شکل مسخ شده آن یعنی عریانی، جلوهگری، کامانگیزی و کام فروشیهای نامشروع است و ضروری است ذکر مقدماتی چند:
۱-خدایی که در دین اسلام مطرح است، چنان خدایی نیست که انسان و جهان را خلق کرده و رفته باشد سراغ کارش توی بالابالاهای آسمانها و احیاناً اگر کسی با او خرده فرمایشی داشت و گفت«وای خدا جونم» اگر دلش خواست و میلش کشید سرکی بکشد و تکانی به خود بدهد: خدای اسلام، هم خالق است و هم ربّ و مربّی و مراقب و مرتّباً در کار عالم است(کل یوم هو فی شأن). اگر انسان احساس قدرت و اختیاری میکند، دلیل بیکارگی و برکنار بودن خدا نیست. خداوند در ابتدای آفرینش امانتی به او عرضه کرد، که آسمانها و کوههای عظیم و سر به فلک کشیده،از تحمل بار آن درماندند و از ترس عظمت آن بارِ امانت پا پس کشیدند، اما انسان این بار را به دوش کشید و باید با اختیار و آزاد باشد و در پایان عمر این جهانی و آغاز حیات دیگر در قبال مسئولیت به دوش کشیدن این بار امانت پاسخگو باشد.
«آسمان بار امانت نتوانست کشید
قرعه فال به نام من دیوانه زدند!»۳
خدایی که در دعای عرفه چنین معرفی میشود: «چگونه ممکن است تو غایب باشی درحالیکه (پیوسته)نگهبان و مراقب و حاضری»۴
۲-با توجه به این واقعیت که صاحبِ کار خودش بالا سرِ کار حاضر و ناظر و مدیر و مدبّر است، کسانی را که به جای کارِ درست و مسئولانه، کارخرابی میکنند کافر، ظالم و فاسق مینامد.
کافرند چون بر خلاف حکم خدا عمل و بلکه ستیز میکنند.۵ ظالمند چون به حقوق انسانهای دیگر تجاوز میکنند و خود را به نفهمی میزنند. فاسقند چون از حدود الهی و انسانی خارج شده اند.
با این بیان نیازی به توضیح واضحات نیست، که بیحیایی و بیعفتی زنان در جامعه دینی یکی از بارزترین نمونههای چنین مواردی است که خدا آن را توصیف کرده است. و اگر در بیان پیامبرِ رحمت،انسان بیحیا، عیناً همان انسان بی دین معرفی میشود،۶ نه کمتر و نه بیشتر! دلیل آن پیشاپیش از سخن خداوند آشکار شده است.
انسانی که خود را از چشم پروردگارش میاندازد، خودش میماند و کیفر و پیامد کارهای زشت و تجاوزکارانه اش و دیگر خبری از مهر و عطوفت و دستگیری«خدا جونم» نخواهد بود!
شوربختانه عذاب و کیفر بیحیایی و بیعفتی، سندش دو قبضه است و مو هم لای درز آن نمیرود. هم قرآن و رسولالله(ص) از آن خبر دادند و هم پیامبر رحمت در سفر معراج آن عذابها و کیفرهای هولناک را بعینه دید و سپس برای علی و فاطمه سلام الله علیهما بازگو کرد و اکنون به دست من و شما رسیده است.۷
لازم به ذکر است این آتش و عذاب، چیزی نیست که از جای دیگری آمده باشد و گریبان بیعفتان را گرفته باشد، همانند الاغی که بار بر پشت آن مینهند؛ بلکه بروز و ظهور و آشکار شدن همان فجایعی است که اینان در جامعه بهوجود آوردند، اما در اثر مستی هوا و هوس و اطاعت شیطان از دیدن آن کور بودند. بههمین دلیل خداوند در وقت کیفر میفرماید:«این کیفر، همان چیزی است که شما انجام میدادید و خدا هرگز به بندگان ظلم نمیکند.»۸
پس از ذکر مقدّمه اینک جمعبندی مقال:
الف- همانگونه که از کلام روشنگرِ الهی هویداست، بیحیایی و بی عفتی هم اینک آتش است و جهنمِ سوزان و هلاکتبار.
و آنان که دل و دیده به زنگار گناه نیالودهاند، در همین دنیا واقعیت مسئله را میبینند.
بیجهت نیست که شهیدان بسیاری در وصایای خود به همه ما سفارش مؤکّد بر امر حیا و عفت و حجاب داشتند. زیرا رزمنده مجاهد فی سبیل الله به هر میزان که از محیط منجلاب شهوانی شهرها فاصله میگیرد و در هوای حیات طیّب و بدونگناه تنفس میکند، نسبت به زشتی و جهنمگونگی بیعفتی درک روشنتر و عمیقتری پیدا میکند و بنابر این به دلیل خیرخواهی و خیراندیشی تعمّد و اصرار دارد، این درک یقینی را به بازماندگان برساند.
ب-نوع مواجهه ما افراد عادی جامعه با پدیده جهنمی بیعفتی و بیحیایی از دو حال خارج نیست.
یا در اثر غفلت و بیبصیرتی پا در تله مین انفجاری بیحجابان و بیعفتان نهاده و ترکشهای سوزان و کشنده آن،روح و روان را سوراخ سوراخ و ریش ریش میکند و چه خود بدانیم یا ندانیم پیوسته درگیر درد و خونریزی زخم و جراحتهای روحی و روانی خواهیم بود. در بهترین حالت چنانچه از تله انفجاری بیعفتان بیحیا و شهوتانگیز جان سالم به در بریم، آنچنان دچار گرفتگی و یبوست روانی میشویم که دیگر هیچ حال و دل و دماغی برای نماز و یا هر عمل عبادی و روی آوردن به پیشگاه حق متعالی باقی نماند.
«بیحیا تنها نه خود را داشت بد
بلکه آتش در همه آفاق زد»
ج- بدون شک بیحجابی و بیحیایی رایج در جامعه چیزی جز تزیین شیطان رجیم نیست. شیطان میخواهد در جهت ایفای سوگندی که از ابتدای خلقت انسان یاد کرده، فساد و شهوتانگیزی را در چشم بندگان بیاراید و هزاران مفسده و پیامد خانمان سوز و هلاکتبار آنرا لاپوشانی کند؛ همانگونه که اولیاءشیطان و جنود شیطان هم در دوران ما چنین میکنند.
در این سو نیز حزبالله،آهنگ آن دارد یک دم از هشدار فرمانروا و رئیس حزب، (الله) غافل نشود که فرمود: «بلاشک شیطان دشمن شماست . شما هم او را دشمن انگارید.»۹
ی- به باور ما، متصدیان و مسئولانی که در امر استقرار عفاف و حجاب مماطله و سهلانگاری و بعضاً سنگاندازی میکنند،از بدیهیات عقل و شرع غفلت و یا تغافل دارند.
ما از رئیس دولت، مؤدبانه و محترمانه مطالبه داریم: شما که بر مبنای یک سنت حسنه گاه و بیگاه از خاندان شهدا و جانبازان دیدار میکنید، تقبّل الله منکم بقبولٍ حسن.
آیا وقت آن نرسیده جهت رفع دغدغه دینی این ولی نعمتان همه ما و شما همّتی، سخنی یا قلمی یا قدمی...
آیا این است چهره شهر و دیاری که شهدا جان بر سر آن نهادند و ایثارگران و جانبازان قبول رنج و درد بیپایان و طاقت فرسا...؟!
هماینک فضاحت و افسارگسیختگی، لاابالی گری و شهوت انگیزی به حدّی است که سخن از کار فرهنگی به شوخی و هزل شبیه تر است تا راه علاج و درمان!
آقایانی که دم از کار فرهنگی میزنند بهتر است ابتدا تدبیری بیندیشند تا آتش افروزان شهوت جنسی از حضور در جامعه منع شوند و آنگاه برای هدایت آنان کار فرهنگی کنند الی یوم القیامه !
آقایان! خطر جدی است . دشمن با سیل بیبندوباری و فساد، میخواهد آش را با جاش ببرد. در این مواجهه آنان که اهل خطر کردن هستند آماده و جدّی اند، شما کجای کارید؟!
۱-قرآن کریم .س ۵. ی ۵- ترجمه برگرفته از مجمع البیان
۲-قرآن کریم. س۵ . ی ۴۴-۴۵-۴۹
۳-لسان الغیب، حافظ
۴-فراز آخر ملحق دعای عرفه امام حسین(ع)
۵-پرواضح است که منظور کفر عملی و مرامی است نه کفر فقهی متعارف
۶-ر.ک. سخنان پیامبر(ص)؛ نهج الفصاحه
۷-بخشی از حدیث معراج پیامبر(ص) -که توسط اهل سنت و شیعه نقل شده- در مورد زنان بیعفت متجرّی به قدری سخت و هراس انگیز است که اولیای الهی با شنیدن آن دچار غشوه و بیهوشی میشدند.
۸-س۳. ی۱۷۹
۹-س۳۵. ی ۶